Ten good things:
There are ten good things for which no man has ever been sorry:
For doing well to all:
For speaking evil of no one:
For hearing before judging:
For thinking before speaking:
For holding an angry tongue:
For being kind to the distressed:
For asking pardon for all wrongs:
For being patient toward everybody:
For stopping the ear of tale bearer:
For dis-believing most of the evil reports.
با سلام
حتما همه شما مارمولک را در خانه ها، حیاط، پارک ها و... دیده اید. شاید هم این کنجکاوی برای دانستن بیشتر در مورد آن برایتان بوجود آمده باشد. دراین مقاله شما را با مارمولک ها آشنا می کنیم. و اینکه آیا می توانند خطرناک باشد؟ و موضوع سمی بودن آن ها را بررسی می کنیم و جواب این سوال ها را به شما خواهیم گفت.
مارمولک
مارمولک (به انگلیسی: Lizards) گونهای از خزندگان است که خود مشتمل بر ۵۰۰۰ زیر گونه می باشد. مارمولکها در سرتاسر کره زمین بجز قطب جنوب پراکنده شده اند. اکثر مارمولکها چهار اندام، گوشهای خارجی و یک دم دارند. بسیاری از مارمولکها قادرند دم خود را در مواقع احساس خطر بیاندازند تا از دست جانوران دیگر و خطرها فرار کنند. مارمولکها دید پیشرفتهای دارند و قادرند رنگها را ببینند.همچنین مارمولکها دارای حس بویایی قدرتمندی نیز هستند. طول بدن مارمولکها از چند سانتیمتر تا سه متر (در گونه اژدهای کومودو) متفاوت است.
پوست بدن مارمولکها مانند بسیاری خزندگان دیگر دارای فلس است. اکثر مارمولکها قادر به بازسازی دم یا پاهای از دست رفته خود هستند.
مارمولک ها در دنیا از اندازه ۲ سانتی متر (گکوهای پلنگی) تا حدود 5/3 متر(اژدهای کومودو) دیده می شوند و نباید مارمولک هایی مانند اژدهای کومودو را که دارای اندازه درشتی هستند با تمساح و کروکودیل اشتباه گرفت.
سوسمارها به مانند سایر خزندگان موجوداتی خونسرد هستند. این بدان معنی است که دمای بدن آنها تابع درجه حرارت محیط بوده و با هر تغییری در درجه حرارت محیط اطراف تغییر می کند. لذا در درجه حرارت های پایین به ویژه در پاییز و زمستان به خواب زمستانی و در روزهای گرم تابستان به خواب تابستانی فرو می روند. تقریبا می توان گفت سوسمارها در همه جای ایران پراکندگی دارند. از بیابان های پست با زمین های داغ گرفته تا مناطق مرطوب و جنگلی شمال، سواحل دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان، ارتفاعات کوه های البرز و زاگرس و مناطق مسکونی
بیشتر سوسمارها حشره خوارند و بسته به اندازه و جثه شان از بندپایان و گاهی جوندگان تغذیه می کنند. بعضی از مارمولک هایی که روی دیوار خانه ها دیده می شوند آنها به قصد شکار بندپایانی از قبیل عنکبوت ها، رتیل ها و حشراتی که دور نور لامپ ها جمع شده اند به آنجا می آیند.
ارزش اکولوژیک مارمولک ها
از آنجایی که مارمولک ها از بندپایان تغذیه می کنند، بنابر این یکی از فاکتورهای طبیعی کنترل کننده جمعیت بندپایان به حساب می آیند. در نتیجه از لحاظ اکولوژیکی در هرم انرژی دارای ارزش بالایی هستند. انسان با از بین بردن مارمولک ها از چرخه طبیعت به واقع یکی از فاکتورهای اصلی را حذف خواهد کرد. امروزه متخصصان علوم کشاورزی و محیط زیست به این نتیجه رسیده اند که دیگر از سموم آفت کش برای مبارزه با حشرات آفت استفاده نکنند زیرا این سموم آثار مخربی را بر محیط زیست وارد کرده و هر چند سال یک بار باید نوع سم به کار رفته را به علت ایجاد مصونیت در آفات تعویض کرد و سم های قوی تری را به کار برد. این امر خود به مراتب آثار وارد بر محیط زیست را بیشتر خواهد کرد. از این رو بشر به فکر پرورش و استفاده از انواع مختلفی از بندپایان، مارمولک ها و پرندگانی مانند جغد به قصد مبارزه با آفات مزارع افتاده است. این روش مبارزه که امروزه در بسیاری از کشورها رواج پیدا کرده تحت عنوان مبارزه بیولوژیک نام گرفته است. همان طور که ذکر شد، مارمولک ها با کنترل جمعیت حشرات، بشر را در جهت برداشت محصول بیشتر و سالم تر از زمین یاری می کنند.
آیا مارمولک ها سمی هستند؟
وجود سم در حیوانات نوعی وسیله دفاعی می باشد و این زمانی است که حرکت در آن حیوان آرام بوده و جانور بخواهد به واسطه این سم از جان خود دفاع کند. مانند برخی مارها. اگر به حرکت در این جانوران توجه کنید خواهید دید که آنها موجوداتی آرام هستند ولی موجودات غیرسمی مانند مارهای غیرسمی اکثرا در زمان احساس خطر بلافاصله و با سرعت زیاد فرار می کنند. مارمولک ها نیز در زمان احساس خطر روش های متفاوتی را اعمال می کنند که عبارت است از:
۱- فرار: برخی مارمولک ها بلافاصله پس از احساس خطر به سرعت فرار می کنند مانند اسکینک ها. این مارمولک ها خیلی از لانه خود دور نمی شوند.
۲- برخی مارمولک ها مانند سوسمارهای خاردم از دم خاردار خود برای دفاع از جانشان و دور کردن حیوان مهاجم استفاده می کنند به نحوی که بلافاصله داخل سوراخ خود فرار کرده و با حرکت دادن دم تیغ دارشان و ایجاد ضربات محکم، جانور شکارچی و یا حتی انسان را از خود دور می کنند و برخی مارمولک ها مانند بزمجه ها علاوه بر وارد کردن ضربات قوی توسط دم، گازهای محکمی نیز می گیرند.
۳- مکانیسم دیگری که در اکثر مارمولک ها دیده می شود قطع شدن دم به صورت ارادی است. دم برخی از مارمولک ها در زمان ایجاد تماس توسط دشمن به طور ارادی طی عمل انقباض ماهیچه های دم کنده می شود. دم کنده شده به علت باقی ماندن خاصیت عصبی- عضلانی به طور موقت شروع به جنبیدن کرده و حواس جانور شکارچی را به خود جلب می کند. در این حین خود حیوان فرصت فرار می یابد. مردم بر این عقیده اند که مارمولک ها دم خود را به این علت جا می گذارند تا موجود شکارچی آن را خورده و به واسطه وجود سم در آن(نظرات خرافی در مورد وجود سیانور یا ترکیباتی از آن) بمیرد. گاهی شاهد درج خبرهایی هستیم که بیانگر افتادن یک مارمولک در دیگ غذا یا قوری چای و مردن عده ای آدم بوده ایم. باید گفت که هیچ یک از این اخبار پایه علمی ندارند. طبق مطالعات انجام شده توسط محققان خزنده شناس دانشگاه برکلی کالیفرنیا، آقایان پروفسور اندرسون و پروفسور پاپنفوس، و ویژه نامه چاپ شده توسط مجله رپتایلز مورخ آگوست سال ۲۰۰۲ این قضیه به اثبات رسیده است که هیچ مارمولکی دارای سم نیست و علت قطع شدن دم در آنها گمراه کردن جانور شکارچی است.
خدمت به انسان
طی مطالعات به عمل آمده توسط مهندسین ژنتیک و متخصصین بیوتکنولوژی بر روی ژن ها و ساختار دم مارمولک ها احتمال این می رود که بتوان این خاصیت را (رشد مجدد یک عضو مانند دم در مارمولک ها) در مورد انسان هم اعمال کرد، بدین نحو که فردی که عضوی از بدنش مانند دست یا پا بر اثر یک سانحه قطع شده است بتواند دوباره آن را به دست آورد.همان طور که ذکر شد، مارمولک ها یا سوسمارها از نظر اکولوژیکی دارای ارزش بالایی بوده و به دلیل از بین رفتن آنها و برخی موجودات دیگر که از بندپایان تغذیه می کنند(مانند، خفاش) شاهد وجود جمعیت زیادی از حشرات اعم از سوسک ها و پشه ها در جوامع شهری هستیم. همچنین دیده می شود که جمعیتی بزرگ از ملخ ها که آفت گیاهان زراعی هستند به مزارع حمله کرده و محصولات را از بین می برند. اگر جمعیت موجودات حشره خوار مانند مارمولک ها حفظ شود و هر شخصی به هر علتی از جمله خرافات و ذهنیات غلط اقدام به کشتن این موجودات مفید نکند، شاید دیگر جامعه بشری شاهد چنین پدیده هایی نباشد و هر یک از افراد در محیط شهری به واسطه از بین رفتن یا کاهش جمعیت حشرات آلوده از بهداشت و سلامت فردی بیشتری برخوردار شود.
منبع: ویکیپدیا
کامران کمالی/ سایت بیابان
با سلام به شما دوستان عزیز
در اینجا کلماتی را انتخاب کرده ام و هر چهار قسمت کلمه یعنی اسم، فعل، صفت، و قید آن را بصورت جدولی تنظیم کرده و در اختیار شما قرار داده ام. هدف من آشنایی شما با اهمیت این چهار قسمت کلمه است و اینکه بهترین راه برای توسعه دایره لغات، توسل به این روش است. پس هر کلمه را سعی کنید با 4 شکل آن یاد بگیرید.
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
1 |
Prevent جلوگیری کردن، پیشگیری کردن |
Prevention جلوگیری، ممانعت |
Preventive پیشگیرانه، جلوگیری کننده |
Preventively به طور پیشگیرانه |
2 |
Communicate ارتباط برقرار کردن |
Communication ارتباط |
Communicative اجتماعی- خوش برخورد Communicable واگیر- سرایت کننده
|
|
3 |
Penetrate نفوذ کردن، فهمیدن |
|
Penetrating نافذ، سریع الفهم |
|
4 |
Progress پیشروی کردن، پیشرفت کردن |
Progress پیشروی، پیشرفت Progression عمل و جریان پیشرفت و پیشروی |
Progressive پیشرونده- فراینده |
Progressively به طور پیشرونده |
5 |
Hesitate تامل کردن، درنگ کردن |
Hesitation تامل، درنگ، تردید |
Hesitant دودل، مردد |
Hesitantly با درنگ، با دودلی |
6 |
Train تربیت کردن، تعلیم دادن |
Trainingآموزش، تربیت، تمرین Trainerمربی Trainee کارآموز |
|
|
7 |
|
Majority اکثریت |
Major اصلی، عمده |
|
8 |
|
Autism بیماری درخودماندگی |
Autistic درخودمانده |
|
9 |
|
Intelligence هوش، ذکاوت |
Intelligent باهوش |
intelligently با هوش و ذکاوت |
10 |
Except استثنا قایل شدن |
Exception استثنا |
Exceptional استثنایی، فوق العاده |
exceptionally به طور استثنایی |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
11 |
Combine ترکیب کردن |
Combination ترکیب |
|
|
12 |
Remark اظهار نظر کردن |
Remark اظهار نظر، توجه |
Remarkable قابل توجه، قابل ملاحظه |
Remarkably به طور قابل ملاحظه ای |
13 |
|
Architectمعمار Architecture(علم و فن) معماری |
Architectural معماری |
Architecturally از نظر معماری |
14 |
|
Accuracy صحت، دقت |
Accurate صحیح، دقیق |
Accurately به طور دقیق |
15 |
Compute محاسبه (کامپیوتری) کردن |
Computer رایانه Computation محاسبه |
Computational محاسبه ای، کامپیوتری |
|
16 |
Restrict محدود کردن |
Restriction محدودیت، انحصار |
Restricted محدود |
|
17 |
|
Calendar تقویم |
Calendrical تقویمی |
|
18 |
Reduce کاهش دادن |
Reduction کاهش |
|
|
19 |
Reject رد کردن، طرد کردن |
Rejection طردشدگی، رد |
|
|
20 |
|
Controversy بحث، مجادله |
Controversial بحث برانگیز، مجادله زا |
|
21 |
|
Awareness آگاهی، هوشیاری |
Aware آگاه، توجه |
|
22 |
|
Mystery معما، راز |
Mysterious رازگونه، مرموز |
Mysteriously به طور مرموز و پوشیده |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
23 |
|
Familiarity آشنایی |
Familiar آشنا |
|
24 |
Satisfy ارضا کردن، خشنود کردن |
Satisfaction ارضا، خشنودی |
Satisfactory قابل قبول، راضی کننده Satisfied راضی، خشنود |
Satisfactorily به طور راضی کننده |
25 |
Confide محرمانه گفتن، اعتماد داشتن |
Confidence اعتماد، اطمینان |
Confident مطمئن |
Confidently با اطمینان |
26 |
Predict پیشگویی کردن |
Prediction پیشگویی |
Predictable قابل پیش گویی و پیش بینی |
|
27 |
Believe باور داشتن، باور کردن |
Belief باور، عقیده |
Believableباور کردنی Unbelievableباور نکردنی |
|
28 |
|
Biologyزیست شناسی Biologistزیست شناس |
Biological زیستی، زیست شناختی |
Biologically به طور زیست شناختی، از نظر زیستی |
29 |
Attend حاضر شدن در، توجه کردن |
Attendanceحضور Attentionتوجه |
Attentive با توجه، با دقت |
|
30 |
Expect انتظار داشتن، توقع داشتن |
Expectationتوقع، انتظار Expectancy(حالت) انتظار، آرزو |
Expectedمورد انتظار Expectantآرزومند، منتظر |
|
31 |
Cure معالجه و مداوا کردن |
Cure معالجه، دوا |
Curableقابل معالجه Curativeمداوا کننده، درمانگر |
|
32 |
Circulate گشتن، گردش کردن |
Circulation گردش |
Circulatory مربوط به گردش خون |
|
33 |
|
Eternity ابدیت، جاودانگی |
Eternal ابدی، جاودان |
Eternally تا ابد |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
34 |
Horrify ترساندن، شوکه کردن |
Horror ترس، شوک شدید |
Horribleترسناک، خیلی بد Horrifiedوحشت زده، ترسیده |
|
35 |
Qualify واجد شرایط کردن (شدن) |
Qualification شرایط لازم، صلاحیت Qualityکیفیت، خصوصیت |
Qualified واجد شرایط، با صلاحیت |
|
36 |
Operate عمل کردن، کارکردن با |
Operation عمل، عمل جراحی |
Operable قابل عمل |
|
37 |
Detect کشف کردن، آشکار کردن |
Detectionکشف، شناسایی Detectiveکارآگاه |
|
|
38 |
|
Profession حرفه |
Professional حرفه ای |
professionally به طور حرفه ای |
39 |
Interview مصاحبه کردن |
Interviewمصاحبه Interviewerمصاحبه گر Intervieweeمصاحبه شونده |
|
|
40 |
|
Opportunityفرصت، شانس Opportunist(فرد) فرصت طلب |
Opportunisticفرصت طلب |
|
41 |
Depend وابسته بودن |
Dependenceوابستگی Independenceاستقلال |
Dependentوابسته Independentمستقل |
Dependentlyبه طور وابسته Independentlyبا استقلال |
42 |
Computeحساب کردن Computerizeکامپیوتری کردن |
Computerکامپیوتر Computationمحاسبه |
Computational کامپیوتری |
|
43 |
Program برنامه ریزی کردن |
Programبرنامه Programmerبرنامه نویس |
Programmable قابل برنامه ریزی |
|
44 |
|
Incident رویداد، اتفاق |
Incidental همراهی کننده، ضمنی، اتفاقی |
Incidentally ضمناً، اتفاقاً |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
45 |
|
Tradition سنت |
Traditional سنتی |
Traditionally به طور سنتی |
46 |
Accept قبول کردن |
Acceptance پذیرش، قبول |
Acceptable قابل قبول |
|
47 |
Isolate جدا کردن |
Isolation جدایی، انزوا |
Isolated منفرد، تنها، منزوی |
|
48 |
Separate جدا کردن |
Separation جدایی |
Separableقابل جداسازی Separateجدا، مجزا |
Separately به طور جداگانه |
49 |
|
Fortune شانس |
Fortunate خوش شانس |
Fortunately خوش بختانه |
50 |
Demonstrate نشان دادن، ثابت کردن، تظاهرات کردن |
Demonstration اثبات، نمایش، تظاهرات Demonstrator تظاهرکننده |
Demonstrable قابل اثبات |
|
51 |
|
Consequence نتیجه، عواقب |
Consequent منتج، نتیجه |
Consequently در نتیجه، بنابراین |
52 |
Automate ماشینیزه کردن |
Automation اتوماسیون |
Automatic خودکار، اتوماتیک |
Automatically به طور خودکار |
53 |
Instruct آموزش دادن |
Instructorآموزش دهنده Instructionدستورالعمل |
Instructive آموزنده |
|
54 |
Industrialize صنعتی کردن |
Industry صنعت |
Industrial صنعتی |
|
55 |
Recognize تشخیص دادن |
Recognition تشخیص |
Recognizable قابل تشخیص |
|
56 |
|
Skill مهارت |
Skilful ماهر |
Skillfully ماهرانه |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
57 |
Define تعریف و مشخص کردن |
Definition تعریف، توصیف |
Definite مشخص، مطمئن |
Definitely مطمئناً، مشخصاً |
58 |
Ignore نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن |
Ignorance جهالت، نادیده گیری |
Ignorant غافل، بی خبر |
Ignorantly غافلانه، جاهلانه |
59 |
Compare مقایسه کردن |
Comparison مقایسه |
Comparable قابل مقایسه |
|
60 |
|
Anxiety نگرانی، اضطراب |
Anxious نگران، مضطرب |
Anxiously بانگرانی، مضطربانه |
61 |
|
Precision دقت، صحت |
Precise صحیح و دقیق |
Precisely با دقت، دقیقاً |
62 |
|
Solitude انزوا، تنهایی |
Solitary منزوی، تنها، انفرادی |
Solitarily به طور منزوی، در تنهایی |
63 |
Devote وقف کردن، اختصاص دادن |
Devotionاختصاص، سرسپردگی Devoteeفرد سرسپرده و مشتاق |
Devoted سرسپرده، فدایی، وقف |
|
64 |
Present ارائه دادن، تقدیم کردن، اجرا کردن |
Presentationارائه، تقدیم، اجرا Presenterمجری(برنامه) |
Presentable قابل ارائه، آبرومند |
|
65 |
Fascinate علاقه مند کردن، جلب کردن |
Fascination جذب، علاقه مندی |
Fascinatedعلاقه مند، جلب شده Fascinatingجلب کننده، مهیج |
|
66 |
|
Wisdom عقل، خرد |
Wise عاقل، خردمند، عاقلانه |
Wisely عاقلانه، خردمندانه |
67 |
|
Enthusiasm اشتیاق، شوق |
Enthusiastic مشتاق، با شوق |
Enthusiastically مشتاقانه، با اشتیاق |
68 |
Contemplate اندیشه کردن، تعمق و مراقبه کردن، بررسی کردن |
Contemplation اندیشه، مراقبه، بررسی |
|
|