با سلام به شما دوستان عزیز
در اینجا کلماتی را انتخاب کرده ام و هر چهار قسمت کلمه یعنی اسم، فعل، صفت، و قید آن را بصورت جدولی تنظیم کرده و در اختیار شما قرار داده ام. هدف من آشنایی شما با اهمیت این چهار قسمت کلمه است و اینکه بهترین راه برای توسعه دایره لغات، توسل به این روش است. پس هر کلمه را سعی کنید با 4 شکل آن یاد بگیرید.
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
1 |
Prevent جلوگیری کردن، پیشگیری کردن |
Prevention جلوگیری، ممانعت |
Preventive پیشگیرانه، جلوگیری کننده |
Preventively به طور پیشگیرانه |
2 |
Communicate ارتباط برقرار کردن |
Communication ارتباط |
Communicative اجتماعی- خوش برخورد Communicable واگیر- سرایت کننده
|
|
3 |
Penetrate نفوذ کردن، فهمیدن |
|
Penetrating نافذ، سریع الفهم |
|
4 |
Progress پیشروی کردن، پیشرفت کردن |
Progress پیشروی، پیشرفت Progression عمل و جریان پیشرفت و پیشروی |
Progressive پیشرونده- فراینده |
Progressively به طور پیشرونده |
5 |
Hesitate تامل کردن، درنگ کردن |
Hesitation تامل، درنگ، تردید |
Hesitant دودل، مردد |
Hesitantly با درنگ، با دودلی |
6 |
Train تربیت کردن، تعلیم دادن |
Trainingآموزش، تربیت، تمرین Trainerمربی Trainee کارآموز |
|
|
7 |
|
Majority اکثریت |
Major اصلی، عمده |
|
8 |
|
Autism بیماری درخودماندگی |
Autistic درخودمانده |
|
9 |
|
Intelligence هوش، ذکاوت |
Intelligent باهوش |
intelligently با هوش و ذکاوت |
10 |
Except استثنا قایل شدن |
Exception استثنا |
Exceptional استثنایی، فوق العاده |
exceptionally به طور استثنایی |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
11 |
Combine ترکیب کردن |
Combination ترکیب |
|
|
12 |
Remark اظهار نظر کردن |
Remark اظهار نظر، توجه |
Remarkable قابل توجه، قابل ملاحظه |
Remarkably به طور قابل ملاحظه ای |
13 |
|
Architectمعمار Architecture(علم و فن) معماری |
Architectural معماری |
Architecturally از نظر معماری |
14 |
|
Accuracy صحت، دقت |
Accurate صحیح، دقیق |
Accurately به طور دقیق |
15 |
Compute محاسبه (کامپیوتری) کردن |
Computer رایانه Computation محاسبه |
Computational محاسبه ای، کامپیوتری |
|
16 |
Restrict محدود کردن |
Restriction محدودیت، انحصار |
Restricted محدود |
|
17 |
|
Calendar تقویم |
Calendrical تقویمی |
|
18 |
Reduce کاهش دادن |
Reduction کاهش |
|
|
19 |
Reject رد کردن، طرد کردن |
Rejection طردشدگی، رد |
|
|
20 |
|
Controversy بحث، مجادله |
Controversial بحث برانگیز، مجادله زا |
|
21 |
|
Awareness آگاهی، هوشیاری |
Aware آگاه، توجه |
|
22 |
|
Mystery معما، راز |
Mysterious رازگونه، مرموز |
Mysteriously به طور مرموز و پوشیده |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
23 |
|
Familiarity آشنایی |
Familiar آشنا |
|
24 |
Satisfy ارضا کردن، خشنود کردن |
Satisfaction ارضا، خشنودی |
Satisfactory قابل قبول، راضی کننده Satisfied راضی، خشنود |
Satisfactorily به طور راضی کننده |
25 |
Confide محرمانه گفتن، اعتماد داشتن |
Confidence اعتماد، اطمینان |
Confident مطمئن |
Confidently با اطمینان |
26 |
Predict پیشگویی کردن |
Prediction پیشگویی |
Predictable قابل پیش گویی و پیش بینی |
|
27 |
Believe باور داشتن، باور کردن |
Belief باور، عقیده |
Believableباور کردنی Unbelievableباور نکردنی |
|
28 |
|
Biologyزیست شناسی Biologistزیست شناس |
Biological زیستی، زیست شناختی |
Biologically به طور زیست شناختی، از نظر زیستی |
29 |
Attend حاضر شدن در، توجه کردن |
Attendanceحضور Attentionتوجه |
Attentive با توجه، با دقت |
|
30 |
Expect انتظار داشتن، توقع داشتن |
Expectationتوقع، انتظار Expectancy(حالت) انتظار، آرزو |
Expectedمورد انتظار Expectantآرزومند، منتظر |
|
31 |
Cure معالجه و مداوا کردن |
Cure معالجه، دوا |
Curableقابل معالجه Curativeمداوا کننده، درمانگر |
|
32 |
Circulate گشتن، گردش کردن |
Circulation گردش |
Circulatory مربوط به گردش خون |
|
33 |
|
Eternity ابدیت، جاودانگی |
Eternal ابدی، جاودان |
Eternally تا ابد |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
34 |
Horrify ترساندن، شوکه کردن |
Horror ترس، شوک شدید |
Horribleترسناک، خیلی بد Horrifiedوحشت زده، ترسیده |
|
35 |
Qualify واجد شرایط کردن (شدن) |
Qualification شرایط لازم، صلاحیت Qualityکیفیت، خصوصیت |
Qualified واجد شرایط، با صلاحیت |
|
36 |
Operate عمل کردن، کارکردن با |
Operation عمل، عمل جراحی |
Operable قابل عمل |
|
37 |
Detect کشف کردن، آشکار کردن |
Detectionکشف، شناسایی Detectiveکارآگاه |
|
|
38 |
|
Profession حرفه |
Professional حرفه ای |
professionally به طور حرفه ای |
39 |
Interview مصاحبه کردن |
Interviewمصاحبه Interviewerمصاحبه گر Intervieweeمصاحبه شونده |
|
|
40 |
|
Opportunityفرصت، شانس Opportunist(فرد) فرصت طلب |
Opportunisticفرصت طلب |
|
41 |
Depend وابسته بودن |
Dependenceوابستگی Independenceاستقلال |
Dependentوابسته Independentمستقل |
Dependentlyبه طور وابسته Independentlyبا استقلال |
42 |
Computeحساب کردن Computerizeکامپیوتری کردن |
Computerکامپیوتر Computationمحاسبه |
Computational کامپیوتری |
|
43 |
Program برنامه ریزی کردن |
Programبرنامه Programmerبرنامه نویس |
Programmable قابل برنامه ریزی |
|
44 |
|
Incident رویداد، اتفاق |
Incidental همراهی کننده، ضمنی، اتفاقی |
Incidentally ضمناً، اتفاقاً |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
45 |
|
Tradition سنت |
Traditional سنتی |
Traditionally به طور سنتی |
46 |
Accept قبول کردن |
Acceptance پذیرش، قبول |
Acceptable قابل قبول |
|
47 |
Isolate جدا کردن |
Isolation جدایی، انزوا |
Isolated منفرد، تنها، منزوی |
|
48 |
Separate جدا کردن |
Separation جدایی |
Separableقابل جداسازی Separateجدا، مجزا |
Separately به طور جداگانه |
49 |
|
Fortune شانس |
Fortunate خوش شانس |
Fortunately خوش بختانه |
50 |
Demonstrate نشان دادن، ثابت کردن، تظاهرات کردن |
Demonstration اثبات، نمایش، تظاهرات Demonstrator تظاهرکننده |
Demonstrable قابل اثبات |
|
51 |
|
Consequence نتیجه، عواقب |
Consequent منتج، نتیجه |
Consequently در نتیجه، بنابراین |
52 |
Automate ماشینیزه کردن |
Automation اتوماسیون |
Automatic خودکار، اتوماتیک |
Automatically به طور خودکار |
53 |
Instruct آموزش دادن |
Instructorآموزش دهنده Instructionدستورالعمل |
Instructive آموزنده |
|
54 |
Industrialize صنعتی کردن |
Industry صنعت |
Industrial صنعتی |
|
55 |
Recognize تشخیص دادن |
Recognition تشخیص |
Recognizable قابل تشخیص |
|
56 |
|
Skill مهارت |
Skilful ماهر |
Skillfully ماهرانه |
|
Verb |
Noun |
Adjective |
Adverb |
57 |
Define تعریف و مشخص کردن |
Definition تعریف، توصیف |
Definite مشخص، مطمئن |
Definitely مطمئناً، مشخصاً |
58 |
Ignore نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن |
Ignorance جهالت، نادیده گیری |
Ignorant غافل، بی خبر |
Ignorantly غافلانه، جاهلانه |
59 |
Compare مقایسه کردن |
Comparison مقایسه |
Comparable قابل مقایسه |
|
60 |
|
Anxiety نگرانی، اضطراب |
Anxious نگران، مضطرب |
Anxiously بانگرانی، مضطربانه |
61 |
|
Precision دقت، صحت |
Precise صحیح و دقیق |
Precisely با دقت، دقیقاً |
62 |
|
Solitude انزوا، تنهایی |
Solitary منزوی، تنها، انفرادی |
Solitarily به طور منزوی، در تنهایی |
63 |
Devote وقف کردن، اختصاص دادن |
Devotionاختصاص، سرسپردگی Devoteeفرد سرسپرده و مشتاق |
Devoted سرسپرده، فدایی، وقف |
|
64 |
Present ارائه دادن، تقدیم کردن، اجرا کردن |
Presentationارائه، تقدیم، اجرا Presenterمجری(برنامه) |
Presentable قابل ارائه، آبرومند |
|
65 |
Fascinate علاقه مند کردن، جلب کردن |
Fascination جذب، علاقه مندی |
Fascinatedعلاقه مند، جلب شده Fascinatingجلب کننده، مهیج |
|
66 |
|
Wisdom عقل، خرد |
Wise عاقل، خردمند، عاقلانه |
Wisely عاقلانه، خردمندانه |
67 |
|
Enthusiasm اشتیاق، شوق |
Enthusiastic مشتاق، با شوق |
Enthusiastically مشتاقانه، با اشتیاق |
68 |
Contemplate اندیشه کردن، تعمق و مراقبه کردن، بررسی کردن |
Contemplation اندیشه، مراقبه، بررسی |
|
|
با سلام
مطلبی که برای امروز تهیه کرده ام درباره زالوها می باشد. مقاله ی زیربسیار جالب و خواندنی است و شما را با زالوها و خواص عجیبی که دارند کاملا آشنا می کند و به حیرت می اندازد. به شما پیشنهاد می کنم که حتما این مقاله را بخوانید و از آن نگذرید.
زالو و خواص عجیب آن
زالو به عربی « عَلَق » و از نرمتنان آبزی است که در شالیزارها و مرداب زندگی میکند. جانورشناسان تا کنون 650 نوع زالو را شناسایی کردهاند که برخی از انواع زالو بسیار سمی و خطرناک هستند و بعضی از انواع زالوها مفید و آثار درمانی ارزندهای دارند که ما در این مقاله به آنها اشاره میکنیم.
خاصیت درمانی زالو در بزاق دهان او است که ماده ضد انعقاد خون به نام هیرودین است و موجب رقیق شدن خون و باز شدن گرفتگی رگها و در نتیجه افزایش خونرسانی به مغز و بدن میشود.
به عقیده بعضی کارشناسان 100 نوع ماده ویژه با اثرات درمانی گوناگون توسط زالو در خون ترشح میشود و مورد توجه پزشکان و جراحان قرار گرفته است و در اروپا و آمریکا در موارد گرفتگی رگهای قلب، گرافتهای پوستی و زیبایی پوست و جراحی قلب و پیوند اعضا و تقویت سیستم دفاعی بدن از آن استفاده میشود.
مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلی سینا با آزمایشهای مکرر آثار درمانی زالو را تجربه کرده است. در قانون بوعلی سینا فصلی درباره زالو و علایم زالوهای سمی و زالوهای مفید آمده است.
کشورهایی نظیر روسیه و انگلستان و آلمان از تولید و صادرات زالو درآمد هنگفت ارزی بدست میآورند.
زالو از 2500 سال قبل در هند، یونان، روم، ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی قرار گرفته است و در کشور روسیه بیماریهای مختلف (سردرد و امراض قلبی و پوستی و ضعف قوای جنسی) با زالو معالجه میشود.
در مسکو و اکراین کرمهای آرایشی برای رفع چین و چروک صورت تولید شده که ماده مؤثر آن از بزاق دهان زالو گرفته شده است.
پروفسور می یر، آلتون، اوخنر و هورنر معتقدند هرگونه کانون عفونی بدن را بوسیله زالو میتوان ریشهکن کرد.
هر زالو 5 تا 15 میلی لیتر خون میمکد (10 برابر حجم بدن خود) در مدت 15 تا 60 دقیقه، پس از جدا شدن زالو خونریزی 2 تا 10 ساعت طول میکشد.
با انداختن دو عدد زالو پشت گوشها می توان امراض صعب العلاج مغز (CXS) پارکینسون، رعشه، (MS) و (VA) گرفتگی عروق مغز، آلزایمر و صرع را معالجه کرد.
با زالو درمانی میتوان زخم معده، کولیت روده، پرستات، امراض ریوی، التهابات کبد، کیسه صفرا و بواسیر را معالجه کرد.
با زالو درمانی میتوان ناباروری مردان (ضعف اسپرم- واریکوسل)، کاهش میل جنسی و ترک اعتیاد مواد مخدر را معالجه کرد.
بوعلی سینا در قانون میفرماید: « از زالوهایی که کرکهای ریز و نرم دارند یا لاجوردی هستند یا یک خط قرمز در سراسر کمرشان هست پرهیز کنید زیرا دچار بیهوشی، خونریزی، تب، سستی و قرحههای بدخیم خواهید شد.
از زالوهایی که در آبهای خزهدار که محل زیست قورباغهها است استفاده کنید.
از زالوهایی که در آبهای گلآلود سیاه هستند استفاده نکنید.
زالو بهتر از حجامت خون فاسد را از عمق بدن بیرون میکشد. اول محل زالو را با آب گرم پاک کنید ( از صابونهای عطری استفاده نکنید). جایی را که میخواهید زالو بیندازید اول با دست مالش بدهید تا سرخ شود. اگر جای زالو را با گل سرشوی یا خون بمالند زالو بهتر میگیرد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو محل گزش او را حجامت بدهند.
اگر پس از جدا شدن زالو خون بند نیامد پودر مازوج سوخته، نوره یا خاکستر یا پودر نرم زردچوبه استعمال شود.»
موارد استفاده از زالو در مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلیسینا
1- دُمَلها و زخمهای چرکی و جوشهایی که در اثر عفونت خون یا در اثر ترشح هورمون جنسی در خون (در اوایل بلوغ) بر پوست چهره و بدن ظاهر میشود و آفتِ زیبایی دختران جوان است. زیر هر زخم یک عدد زالو بیندازد.
2- غدههای عفونی زیر پوست که درد دارد با انداختن یک زالو زیر غده و یا در ورم گلو از بیرون معالجه میشود.
3- برای گرفتگی رگهای قلب که موجب عوارض قلبی و تنگی نفس میشود و دکترها با عمل باز و هزینههای کلان بدون ضمانت عمل میکنند. با انداختن 4 عدد زالو بالای پستان چپ با ضمانت و هزینه کم رگها باز میشود و این مجمع صدها تجربه در این زمینه دارد.
4- عوارض سکته مغزی و نرسیدن خون به مغز به صورت فلج یکطرفه و رعشه و لرزش سر و دستها و ضعف مغز ظاهر میشود. با انداختن 2 عدد زالو به پشت گوش طرف مقابل آن طرفی که فلج شده، مویرگهای مغز باز و معالجه میشود.
نکته مهم: در موارد سکته مغزی به دلیل اینکه سلولهای مغز بیشتر از غذا به اکسیژن نیاز دارند، از دست ندادن زمان خیلی مهم است، لذا قبل از هر اقدامی و در کمال خونسردی باید زالو تهیه کرد و پشت گوش بیمار انداخت. تجربه ما در مورد سکته های مغزی که بلافاصله زالو انداخته شده این است که بیمار پس از نیم ساعت به حالت عادی خود برمی گردد (دست و پا و دیگر اعضای بدن فرمانهای مغز را اجرا می کنند) و پس از ۵ ساعت قادر به سخن گفتن می باشد. اکنون که خطر تا حدود ۹۰٪ برطرف شده برای تحت نظر داشتن بیمار به بیمارستان مراجعه کنید.
آیا می دانید ؟؟!!!
آیا می دانید که در کشور ترکیه مثل بانک خون، بانک زالو هم وجود دارد. به امید اینکه روزی بیمارستانهای ما هم به بانک زالو مجهز شوند.
5- عوارض قند بر چشمها (مویرگهای چشم از خون غلیظ قندآلود پُر میشود و موجب کوری میگردد) با انداختن 2 عدد زالو به دو طرف چشمها خون مویرگهای چشم تخلیه و بینایی برمیگردد.
6- عوارض قند روی پاها که باعث سیاه شدن و گاه زخم شدن پاها میشود و جراحها پای مریض را از مچ قطع میکنند. با انداختن 4 عدد زالو به محل سیاه شده که هر ۱۵ روز تکرار شود، خون قندآلود تخلیه و رنگ پوست پا طبیعی میشود.
7- واریس و برجسته شدن و ورم کردن رگهای ساق پا که گاه با درد شدیدی همراه است. با انداختن 5 عدد زالو روی پاها و تکرار آن هر 20 روز واریس و درد شدید و ورم آن خوب میشود.
8- آرتروز مزمن و درد شدید زانو و آب زانو و ورم زانو و زیر زانو با انداختن 4 عدد زالو روی پاها تکرار هر ماه آن معالجه میشود.
9- سردرد و سینوزیت مزمن و عفونت سینوسها با انداختن 4 عدد زالو به شقیقهها، عفونت تخلیه و سردرد خوب میشود.
10- کیست و عفونت پستانها با انداختن 4 عدد زالو زیر هر پستان برطرف و معالجه میشود.
11- ورم لوزهها و عفونت آن و خنازیر (زخم خطرناک گلو) با انداختن 4 عدد زالو ازبیرون به لوزهها و زخم خنازیر معالجه میشود.
12- نقرس و درد شدید پاها با انداختن 4 عدد زالو بین انگشتان پا معالجه میشود.
13- باد سرخ (ورم بینی) و پوست سر با انداختن 4 عدد زالو به محل ورم کرده معالجه میشود.
14- واریکوسل و عوارض بیضهها و ضعف اسپرم مردان با انداختن 3 عدد زالو زیر بیضهها معالجه میشود.
15- گلمژه و عفونت چشم با انداختن یک عدد زالو به هر طرف چشم معالجه میشود.
نوشته استاد آل اسحاق، برگرفته از سایت پارسی طب
ام کلثوم
ام کلثوم (حدود ۴ مه ۱۹۰۴ - ۳ فوریه ۱۹۷۵) از محبوبترین خوانندگان زن در جهان عرب بود. آلبومهای
موسیقی او هنوز جزء پرفروشترینها هستند. وی در میان اعراب به لقب «ستاره خاور» و «بانوی آواز عرب» شهرت یافتهاست.
زندگی
وی دختر ابراهیم البلتاجی بود و در سال ۱۸۹۶ یا به قول دیگر در سال ۱۹۰۴ در روستای طمبای الزهایره در استان الدقهلیه واقع در شمال قاهره و ما بین اسکندریه به دنیا آمد.پدرش اذان گوی روستا بود.ام کلثوم از کودکی سرودههای پدرش را از بر میکرد و در سن ده سالگی به خواندن برای مردم در خانه بزرگ روستا پرداخت و در حالی که سیزده سال بیشتر نداشت به همراه پدرش در روستاها میگشت و تواشیح دینی و شعرهای عارفانه میخواند.
صوت بهشتی ام کلثوم در همین ایام توسط اساتید فن، کسانی چون شیخ ابوالعلاء محمد و شیخ زکریا احمد شناسایی شد. در سال ۱۹۲۳ روستا را ترک کرد و راهی قاهره شد تا با شیخ ابوالعلاء، دوست پدرش و یکی از موسیقیدانان معروف آن زمان مصر، دیدار کند. در همین ایام شروع به خواندن کرد و ترانههای بسیاری از خود به جای گذاشت.
برخی از این شعرها را بدون موسیقی میخواند و به همین دلیل در میان صدای زنان، چهرهای شناخته شده گشت. یک سال پس از رفتن به مصر با احمد رامی، شاعر آشنا شد. رامی تازه از رشته زبان عربی در پاریس فارغ التحصیل شده بود. به رامی خبر داد که دوست دارد یکی از شعرهایش را بخواند. در همین سال با احمدصبری، هنرمند دندانپزشک نیز آشنا شد که برای حداقل ۱۴ ترانه او، موسیقی ساخت. به زودی با محمد القصبجی نیز آشنا شد که عود نواز چیره دستی بود و این هنر را از محمد عبدالوهاب آموخته بود. در این زمان، ام کلثوم به همراه گروه موسیقی متشکل از عود ِ القصبجی، قانون ِ محمد العقاد و کمانچه سامی الشوا روی صحنه رفت. دوستی ام کلثوم با القصبجی از سال ۱۹۲۴ تا سال ۱۹۴۸ و زمان وفات وی ادامه یافت. همراه دیگر وی شیخ زکریا احمد بود که تا سالها این دوستی ادامه پیدا کرد. دوران خوانندگی ام کلثوم از سیزده سالگی تا هفتاد و سه سالگی وی ادامه یافت؛ شصت سال تمام.
امکلثوم به سیاست نیز نزدیک شدهبود و ترانه «سیدالرئیس» را برای جمال عبدالناصر خواند.
ام کلثوم ملقب به کوکب الشرق سرانجام در سال ۱۹۷۵ درگذشت. با گذشت سی سال از درگذشت کوکب الشرق، همچنان رادیو مصر هر روز غروب ساعت ۵ و ۹ بعدازظهر به مدت دو ساعت ترانههای ام کلثوم را برای شنوندگان و علاقمندان وی پخش میکند.
اگر جه ترانههای ام کلثوم به زبان عربی است ولی در ایران نیز محبوبت خاصی دارد و تأثیر شعر و ترانههای او بر شعر و ترانههای فارسى دیده میشود.
منبع: ویکی پدیا
دانلود ترانه های ام کلثوم: